برخی افکار و تصورات موجود در مورد اوتیسم اشتباه هستند که در این مقاله به این افکار اشتباه اشاره می کنیم

.

۱. بزرگسالان مبتلا به اوتیسم قادر به کار کردن نیستند

واقعیت این است که بسیاری از بزرگسالان مبتلا به اوتیسم قادر به کار کردن هستند، ولی بسیاری از آنان توسط کارفرمایان نادیده گرفته می‌شوند. در واقع، بسیاری از بزرگسالان مبتلا به اوتیسم تمایل به کار کردن دارند و واقعا این مساله برای‌شان مهم است، اما در فقدان حمایت‌های اجتماعی و عدم درک صحیح جامعه از این افراد، معمولا دور از کار می‌مانند. آمارها نشان می‌دهند که در حوزه بریتانیا فقط ۱۵ درصد از بزرگسالان مبتلا به اوتیسم مشغول به کار تمام‌وقت هستند.

۲. اوتیسم، یک بیماری مختص کودکی است

مردم معمولا اوتیسم را یکی از بیماری‌های مختص دوران کودکی می‌دانند، اما این بیماری تا پایان عمر همراه فرد مبتلا به آن باقی می‌ماند. با این ‌حال،گذار از دوران کودکی به دوران بزرگسالی برای این افراد با سختی‌های زیادی همراه است. درواقع، حمایت‌های خانوادگی و اجتماعی به‌طور ناگهانی تغییر می‌کنند و انتظارات غیرعقلانی‌ای در رابطه با فرد مبتلا به اوتیسم در نظر گرفته می‌شود. هرچه این افراد بزرگ‌تر می‌شوند، زندگی سخت‌تری را می‌گذرانند، چون مردم از آنان انتظار دارند که مانند بزرگسالان عادی رفتار کنند.

۳. همه افراد مبتلا به اوتیسم در زمینه ریاضیات قوی هستند

 

مردم معمولا فکر می‌کنند که افراد مبتلا به اوتیسم دارای توانایی‌های ویژه‌ای در زمینه ریاضیات هستند و موهبت خاصی برای رمزشکنی در سیستم‌های خاص رایانه‌ای دارند. با این ‌حال، چنین ویژگی‌هایی در همه این افراد یافت نمی‌شوند. اگرچه حافظه درازمدت و سطح IQ در بعضی از افراد مبتلا به اوتیسم بالا است، اما همه آنان نمی‌توانند هکر باشند!

۴. مبتلا بودن به اوتیسم کاملا در ظاهر فرد نمایان است

جالب است بدانید که مبتلا بودن به اوتیسم همیشه در ظاهر فرد نمایان و آشکار نمی‌شود. درواقع، اوتیسم می‌تواند به‌عنوان یک نقص پنهان باقی بماند. با این ‌حال، افرادی که آشنایی کافی با اوتیسم دارند یا متخصص این حوزه هستند، می‌توانند اوتیسم را از طریق بررسی ویژگی‌های شخصیتی و حالت‌های چهره تشخیص بدهند.

۵. کودکان مبتلا به اوتیسم ذاتا شرور و سرکش هستند

کودکان مبتلا به اوتیسم به حمایت و حضور یک متخصص در زندگی‌شان نیاز دارند، اما این نیاز عمدتا فراهم نمی‌شود. از طرف دیگر، جوامع امروزی نیز هنوز ظرفیت لازم را برای برخورد صحیح با فرد مبتلا به اوتیسم ندارند. درنتیجه، این افراد معمولا طرد می‌شوند و جایگاه مناسبی در جامعه ندارند. عدم حضور متخصص در زندگی آنان نیز روندهای آموزشی و تربیتی آنان را دچار نقص می‌کند. همین روند، شرایطی را به‌وجود می‌آورد که انگار کودکان مبتلا به اوتیسم شرور و سرکش هستند و به هیچ وجه نمی‌توان آن‌ها را کنترل کرد، در حالی که چنین تصوری واقعیت ندارد.