باور ناصحيح1: كم تواني ذهني همان "بيماري"رواني است.
واقعيت آن است كه :كم تواني ذهني به معناي آن است كه رشد ذهني فرد در سطحي پايين تر از حد متوسط است.افراد داراي كم تواني ذهني ممكن است مشكلاتي در يادگيري و در سازگاري اجتماعي داشته باشند. ولي آنها مي توانند ياد بگيرند.با مداخله و آموزش مناسب ،آنها
 مي توانند زندگي رضايت بخش و مفيدي در جامعه داشته باشند.
 
باور ناصحيح 2:كم تواني ذهني يك بيماري مسري است.
واقعيت آن است كه :كم تواني ذهني يك بيماري نيست و مطمئنا" نيز مسري نيست.كم تواني ذهني يك وضعيتي است كه به علت تغيير يا آسيبي كه بر روي مغز يا سيستم عصبي در حال رشد   مي گذارد ،فرد را تحت تاثير قرار مي دهد.
 
باور ناصحيح 3 : افرادي كه داراي كم تواني ذهني شديد و عميق هستند ، براي حفظ امنيت خود و جامعه بايد در مراكز خاصي نگهداري شوند.
واقعيت آن است كه :تلاش هايي كه در جهت آموزش هاي نظام مند انجام گرفته اند ،ثابت كرده اند كه اكثر افراد با كم تواني ذهني شديد و عميق نيز مي توانند ياد بگيرند كه نيازهاي اوليهً خود را بر طرف نمايند. بسياري از آنها مي توانند كارهاي مفيد را با كمك انجام دهند و بنابراين
 مي توانند خودشان را با الگو هاي طبيعي زندگي وفق دهند ..ثابت شده است كه كارآمدترين محيط براي يادگيري و رشد تمام افراد محيطي است كه در داخل خود جامعه است و فضايي مشابه فضاي خانواده از نظر مراقبت و پرورش بر آن حاكم است.
 
باور ناصحيح 4: آموزش هاي تحصيلي و شغلي كمكي به افرادي كه داراي كم تواني ذهني هستند ،نمي كنند.
واقعيت آن است كه : اكثر افراد داراي كم تواني ذهني ،هر چند با سرعت كند تر ،ولي توانايي يادگيري دارند،و قادر هستند كه  با حداقل حمايت يا بدون هيچگونه خدمات حمايتي در جامعه زندگي كنند.بر روي مداخلهٌ زود هنگام تاكيد زيادي گذاشته مي شود،زيرا ثابت شده است كه هر چقدر زودتر تشخيص داده شود كه فردي داراي كم تواني ذهني است و هر چقدر زودتر نيز برنامه هاي مناسب شروع شوند،اين افراد براي داشتن يك زندگي معني دار در جامعه از توانايي و قابليت بيشتري برخوردار خواهند بود.برنامه هاي حرفه اي به ارائهٌ خدمات متنوعي براي آماده كردن افراد براي اشتغال مي پردازند. از اين طريق آنها مي توانند يك حرفه را ياد بگيرند يا از كمك اشتغال حمايتي براي آماده شدن براي پيدا كردن يك شغل در يك محيط كار رقابتي بهره مند شوند.
 
باور ناصحيح 5 : ما نمي دانيم كه چه چيزي منجر به كم تواني ذهني مي شود و نمي توان از آن پيشگيري كرد.
واقعيت آن است كه : كم تواني ذهني ناشي از هر گونه عاملي است كه به رشد مغز قبل يا حين تولد يا در دوران اوليه كودكي آسيب مي رساند.بيش از 250 عامل كشف شده اند ولي اين تعداد عوامل مسئول تنها يك – چهارم از علل كم تواني ذهني هستند.شناخته شده ترين اين عوامل عبارتند از : سرخجه در زنان باردار ،مننژيت ،توكسوپلاسموز ،عامل ارهاش(Rh)، و ناهنجاري هاي كروموزومي مثل نشانگان دان ،در پاره اي از موارد مي توان از كم توان ذهني پيشگيري كرد.بعضي از راهبردهاي پيشگيري شامل موارد زير هستند :
·        وجود مراقبت خوب قبل و بعد از تولد براي مادر و كودك.
·        بهبود تغذيه در زنان باردار و اطفال .
·        اجتناب از استفاده از داروها و الكل در حين بارداري.
·        غربالگري نوزادان براي تشخيص اختلالاتي مثل كم كاري تيروئيد (هيپو تيروئيديسم) و فنيل كيتونوريا (PKU).
·        غربالگري و واكسن مادران براي پيشگيري از اثر عامل ارهاش (Rh)خون .
·        استفاده از صندلي هاي كودك و بستن كمربند صندلي براي جلوگيري از افتادن و ضربه به سر.
·        غربالگري براي مسموميت با سرب براي تمام كودكان زير 5 سال.
 
 
 

1000 کاراکتر باقیمانده