برنامه های آموزشی مختص كودكان كم توان ذهنی تا  آن حد گسترش یافته اند

كه بتوانند آموزش مهارتهای سازشی لازم برای كاهش وابستگی فرد كم توان ذهنی را در برگرفته و موجب افزایش فرتهایی برای شركت فعال كودك كم توان ذهنی در مدرسه و جامعه شوند. كودكان بهنجار نیاز به یادگیری این مهارتها به طور رسمی ندارند زیرا آنها می توانند این مهارتها را از طریق تجربه‌های روزمره به دست آورند. در حالیكه اگر مهارتهای سازشی را به كودكان كم توان ذهنی از طریق برنامه‌های آموزشی رسمی آموزش ندهیم، در آن صورت آنها قادر به یادگیری این مهارتها نخواهند بود. از این رو، لزوم برنامه ریزی آموزشی جهت آموزش مهارتهای سازشی، از اجرای مهم یك برنامه‌ی جامع و كارآمد برای كودكان كم توان ذهنی است.

نارسایی های مرتبط با عقب ماندگی ذهنی به شرح زیر است :

1-     نارسایی در مهارتهای اجتماعی

2-     محدود بودن موفقیت فرد در مهارتهای شناختی كاربردی

3-     نارسایی در مهارتهای زبانی- كلامی

4-     ضعف در مهارتهای حركتی

5-     كم توانی در فعالیتهای روزمره زندگی (خودیاری)

6-     تأخیر در رشد تحصیلی

همانطور كه می دانید قوت یا ضعف در هر كدام از حیطه های فوق می تواند در تطابق یا عدم تطابق كودك با محیط مدرسه نقش داشته باشد. بنابراین محتوای آموزشی مهارتهای سازشی برای كودكان كم توان ذهنی در سطح سنی مدارس ابتدایی می تواند شامل مهارتهای اجتماعی، حركتی، فعالیتهای روزمره‌ی زندگی (خودیاری)، شناختی، زبانی- كلامی و تحصیلی كاربردی باشد.،

جهت تمایل به بررسی قابلیت های شناختی کودک خود و ارایه بهترین راهکارهای درمانی توسط متخصصین کاردرمانی ذهنی موسسه ایران با ما همراه شوید 66596151

شناختی، زبانی- كلامی، تحصیلی

روند طبیعی اكتساب زبان در كودكان بدون هیچ گونه آموزش رسمی صورت می گیرد. كودك از همان بدو تولد با سپری كردن توالی رشد طبیعی، توانایی هایی را به می آورد كه زمینه را برای اكتساب زبان فراهم می كنند. از سوی دیگر كودكانی وجود دارند كه دارای اختلالات زبانی بوده و بالطبع برای اكتساب زان یناز به كمك تخصصی از جانب متخصصان مختلف مانند آسیب شناس گفتار و زبان (گفتاردرمانگر)روانشناس و مربیان آموزش ویژه دارند. چه، وجود هرگونه اختلالی در زبان، می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم مانع دستیابی فرد به پیشرفتهایی در زمینه های فردی، اجتماعی و تحصیلی شود.

رشد رفتار و زبانی می تواند روند طبیعی خود را طی كند كه عوامل درگیر و دخیل در این روند عملكرد مناسبی را داشته باشند. عوامل دخیل در اكتساب زبان عبارتند از: سلامت اندامهای حسی خصوصا بینایی و شنوایی، سلامت حركتی و فیزیكی مربوط به تمام اندامها، بویژه اندامهای گفتاری، رشد شناختی، عوامل اجتماعی و عاطفی. عوامل فوق موجب رشد گفتار و زبان می شوند. افزون بر این رشد مناسب گفتار وزبان می تواند وسیله ای برای آغاز و تسهیل رشد زبانی در جنبه های مكتوب آن یعنی خواندن و نوشتن باشد.

بنابراین زمانی كودك می تواند از تحصیل و تجربیات آموزشی بهترین نتیجه را بگیرد كه وی از نظر گفتاری و زبانی به بالاترین حد پیشرفت، با توجه به توانایی ها و محدودیتهایش رسیده باشد.

آموزش رسمی مبتنی بر دو هدف عمده است: هدف اول عبارت است از سوادآموزی كه در آن دانش آموز یاد می گیرد كه چگونه هر حرف یا كلمه‌ی نوشته شده را رمزگردانی كند و آن را با صداهای موجود در زبانش كه آنها را از مدتها پیش به شكل گفتار به كار می برده، ارتباط دهد و آنرا بخواند. همچنین می آموزد كه چگونه صداها و كلمه های موجود در زبان گفتاری خود را رمزگردانی كرده و به صورت نمادهای مكتوب بنویسد. دستیابی به هدف اول كودك را با گستره‌ی عظیمی از مطالب كلامی مكتوب آشنا می سازد. در این جا است كه هدف دوم آموزش رسمی جلوه می نماید و آن عبارت است: "استفاده از خواندن و نوشتن برای یادگیری بیشتر." كودك هر آنچه را كه می خواند، با اتكای به دانش زبانی خود یعنی درك معنی كلمه ها و جمله ها و نیز با اتكا به دانش خود از دنیای پیرامون و تجربیاتی كه در این زمینه داشته است، درك می كند و اطلاعات جدیدی به دست می آورد كه بالطبع باعث گسترش شناخت وی از دنیای پیرامون می شود. از سوی دیگر وی آنچه را كه تجربه كرده و یا آنچه را كه تصور می كند، می تواند به شكل یك اثر مكتوب بنویسد و ثبت كند.

دستیابی به مهارتهای تحصیلی و نیز كاربردی كردن این مهارتها نه تنها موجب گسترش دانش و آگاهی فرد از محیط پیرامونش می گردد بلكه باعث می شود تا فرد بتواند عنصر فعالی در جامعه شده و از امكانات مختلف موجود در آن استفاده كند. برای تضمین موفقیت یك برنامه ی آموزشی برای كودكان كم توان ذهنی، ابتدا باید مهارتهای پایه (مهارتهای زبانی- كلامی و مهارتهای شناختی) برای دستیابی به مهارتهای تحصیلی، را در قالب برنامه های جامع در این دانش آموزان ایجاد یا تقویت كرد.

هر بخش از محتوای آموزشی، برای سهولت اجرا، در چند مقوله تحت عناوین، هدف، ابزار آموزشی و روش آموزشی آمده است. در قسمت هدف به ارائه هدف رفتاری نهایی كه در پایان آموزش آن بخش باید به آن دست یافت، پرداخته ایم. در قسمت "ابزارآموزشی"، ابزار لازم برای آموزش معرفی شده است. بدیهی است آموزش پاره ای از تمرینها صرفا كلامی بوده و نیاز به ابزار خاصی ندارند. در بخش "روش آموزش" نیز نحوه ی اجرای این تمرینها با ذكر مراحل كار همراه با مثالهایی طرح شده است. برای انسجام و جلوگیری از طولانی و حجیم شدن آنها، فقط شیوه های محدودی مطرح شده اند و واضح است كه هر فرد می تواند با توجه به ذوق و خلاقیت خود از موقعیتها و شرایط مختلفی برای تصمیم و تثبیت این تواناییها ی بهره گیرد.

 

گردآوری :سیدفاطمه شوقی