بیوفیدبك پروسه‌ای است كه طی آن با استفاده از ابزاری خاص اطلاعات كلی بدن در اختیار ذهن  قرار می‌گیرد.

اطلاعاتی كه ذهن نیاز دارد تا با كمك آن به درمان بدن بپردازد. به گفته برخی از بزرگان بیوفیدبك كلید حل مشكلات بدن بدون دارو و جراحی است. لیكن چگونگی كاركرد و تاٍثیر آن هنوز به طور كامل آشكار نگردیده است . به زبان ساده تر هدف بیوفیدبك متحد ساختن ذهن و بدن است تا اینكه ذهن متفكر هوشیار را آگاه تر سازد و كنترل آن را روی بدن بالا برد.

متن اصلی

بیوفیدبك به عنوان یك راه حل همراه با سایر مداخلات درمانی برای کاهش و یا از بین بردن شرایط دردآور چون كمر درد، سردرد، اختلالات گیجگاهی، نشانگان رینود ، فیبرومیالژیا و آسیب های ناشی از كارهای تکراری به كار می رود.

آموزش بیوفیدبك به فرایندی اشاره دارد كه طی آن 112 تكنیك برای بی حسی ناحیه ای و مدیریت درد و اندازه‌گیری و تبدیل اطلاعات فیزیولوژیكال به علائم دیداری شنیداری برای تسهیل بهبود عملکرد وجود دارد. متغیرهای فیزیولوژیكالی كه در بیوفیدبك‌تراپی کنترل می‌شوند شامل ضربان قلب و تغییرپذیری آن، تنفس، پاسخ الكترودرمال، تانسیون عضلات و دمای سطحی پوست می باشد.

شایع ترین اهداف در بیوفیدبك آموزش بیمار برای کاهش تنشن و برانگیختگی اتونومیك است. برای مثال بیماری با  درد مزمن شانه و گردن ممکن است از یك نشانه بصری S EMG تراپزیوس فوقانی استفاده كند تا كاهش تانسیون عضلات و در نتیجه كنترل یا حذف منشا درد را یاد بگیرد.

درد یك علامت پبچیده است كه تحت تاثیر متغیرهای اجتماعی فیزیولوژیكال زیادی است. دو فاكتور مهم كه از عناصر اصلی مدارای درد است عزت نفس و كنترل بالا است. بیوفیدبك شرایطی را فراهم می كند كه بیماران دچار درد با یادگیری روش‌های مانیپولاسیون فعالیت خودكار یا تانسیون عضله روی بدن خود كنترل اشته باشند و در نتیجه اعتماد به نفس آنها بالا رفته و ضمناَ از عقاید بی‌فایده گول‌زننده نیز رهایی می‌یابند.

احساس ناامیدی، افسردگی و موثر نبودن روش‌های درمانی گاهآ در بیماران با دردهای مزمن وجود دارد.چرا كه آنها نه تنها با استرس ناشی از درد روبرو هستند بلكه خستگی و ناامیدی از یافتن مسكنی برای درد نیز همواره با آنها است. لذا بیوفیدبك می‌تواند راهی برای آنها فراهم كند تا تاثیرات فیزیولوژیكال درد را درك كرده و تغییر دهند. هرچه درك بیمار از فرایندهای فیزیولوژیكال همراه با استرس بالا رود درمانگر می‌تواند راه حل‌های رفتاری شناختی مناسب تری برای كنترل استرس مخرب به بیمار نشان دهد.

 

 

آموزش EEG بیوفیدبك برای بیماران با دردهای مزمن

پس از چندین سال مطالعه و مشاهده اكنون دانشمندان معتقدند كه EEG یك ابزار قدرتمند در درمان درد مزمن است. دركل هنگامی كه سیستم حواس انسان با یك محرك دایمی تحریك می شود كم كم نسبت به آن محرك بی‌پاسخ می‌گردد. این نظریه توسط تجربیات مداوم حواس بینایی و شنوایی به اثبات رسیده است. این پروسه تطابق نام دارد. تنها استثنا در پروسه تطابق پاسخ بدن به درد مداوم است. در این مورد پاسخ، افزایش تدریجی حساسیت نسبت به محرك است. به عبارتی دیگر پایین آمدن آستانه درد لوكال كه احتمالا ارزش حیاتی خاصی داشته باشد. همانطور كه معتقدیم هیپوتالاموس پس از رژیم گرفتن نقطه تنظیم (Set point)  وزن را بالا می برد كه امری حیاتی است ممكن است آستانه درد هم به علل حیاتی كاهش یابد.

مكانیسم عملكرد EEG بیوفیدبك مطلع ساختن بیمار نسبت به امواج متعدد مغزی است كه نسبت به شرایط ذهنی و فیزیكی مختلف، متغیر است. حین پروسه آموزش بیمار یاد می گیرد كه امواج مغزی خود را تحت كنترل خویش قرار دهد. بنابراین او می‌تواند برانكیختگی زیاد مغز را كم و زیاد كند. این موضوع به صورت بالینی نشان داده می‌شود تا شرایط درد مزمن را تحت تاثیر قرار دهد. كم كم بیمار قادر خواهد بود تا به وسیله بیوفیدبك مناسب، روی عملكردهای فیزیولوژیكال و روانشناختی بدن خود كنترل داشته باشد. هرجه فرد آموزش بیشتری دریافت كند تبحر بیشتری در این كار به دست می آورد. علت كاهش درد مزمن بیماران تاثیر مغز روی نرمال سازی حالات درد و آستانه درد است. پس از آن مغز به سادگی آستانه درد را تغییر می‌دهد. به علاوه این عملكرد بر محركات دیگر تداخل ندارد.

برای شروع كار بیوفیدبك، سنسورهایی كه به یك مانیتور خاص متصل اند را به بدن وصل می كنند كه می توانند كاركردهای بدن چون تنفس، تعریق، درجه حرارت پوست، فشار خون و ضربان قلب را اندازه گیری كنند. وقتی فرد در حال استراحت است ، ذهن را از هر موضوعی خالی می كند و نفس عمیق می كشد ، تنقس آرام میشود و ضربان قلب كند می شود. پیرو آن ارقام روی مانیتور تغییر می‌كند و بیمار یاد می‌گیرد كه چگونه عملكردهای غیر ارادی بدن خود را هوشیارانه كنترل كند. برای بسیاری از بیماران تجربه رهایی بخشی است. بیماران یاد می گیرند  سیستم عصبی سمپاتیك خود را كنترل كنند. پاسخ قدیمی جنگ و گریز حین شرایط استرس زا منجر به تشدید ضربان قلب، تعریق كف دست و عضلات سفت شده می گردد كه خود باعث افزایش شدت درد است. تكنیك های به كار رونده متنوع  می باشند. ازجمله:

  • مهارت های ریلكسیشن: بدون كاربرد بیوفیدبك و اطلاعاتی از بدن كه در اختیار شما قرار می گیرد این مهارتها كارایی چندانی نخواهد داشت.
  • شل كردن عضلات منقبض شده كه به نوعی خود منشا درد اند: ماشینی سیگنالهای الكتریكی عضلات را بالا می برد. هر زمان این عضلات بیش از حد تنس شوند سیگنال ها به نورهای چشمك زن وا صدای بیب ترجمه می شوند.حالا بیمار تلاش می كند تا چشمك ها را كمتر كرده و به عبارتی عضلات را ریلكس كند.
  • آرامش عضلات صورت: عضلات صورت از هر  دو شاخه سیستم اعصاب اتونومیك دریافتی دارد. لذا آموزش بیمار در جهت ریلكس كردن كامل عضلات صورت ( همچون لبخند mona lisa ) باعث احساس بهتر بیمار می شود.ریچارد كویرتز

خلاصه

بیوفیدبك به عنوان یك ابزار چند منظوره برای درمان بیماران با دردهای مزمن به كار می رود. به علاوه کاربردهای مستندی برای نشان دادن استرس و دیگر متغیر های فیزیولوژیكال همراه با درد دارد. در واقع بیوفیدبك مداخلات فیزیولوژیكال را تسهیل می كند كه می تواند مهارت های لازم برای مدارا و بهبود كاركرد را به بیمار نشان دهد

واژه های کلیدی دردهای مزن،آرامش عضلات صورت، سیستم عصبی ، بیوفیدبک ،استرس مخرب: .